فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

عاشق بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عشق ورزیدن، دلباخته بودن

فونتیک فارسی

aashegh boodan
فعل لازم

to be in love, to adore, to desire, to dote (on), to love, to be enamoured (of), to be infatuated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او عاشق دختر سیه‌چشم آن کشاورز بود

he was in love with the black-eyed daughter of the farmer

...عاشقم پول ندارم/کوزتو بده آب بیارم

...I am in love but have no money/give me your jug and I'll fetch you water

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت عاشق بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عاشق بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عاشق بودن

لغات نزدیک عاشق بودن

پیشنهاد بهبود معانی